مجموعه اصفهان
مجموعه اصفهان
سپاهان شهریست که در آن، هنر از دل آدمی میجوشد، نه از خاک. اصفهان قرنهاست که تنها یک شهر نیست؛ خاستگاه نبوغ و الهام است. اینجا قلمزن، معمار، خوشنویس، کاشیکار و موسیقیدان، ادامه یک روایت مشترکند؛ روایتی که از کارگاههای کوچک تا گنبدهای باشکوه، در تن شهر جاریست.
اثر اصفهان محدود به مرزهایش نیست. از فرش و فلز تا معماری و نقش، میراث این شهر در موزهها، خانهها و شهرهای جهان شناخته میشود. سپاهان شهریست که نه فقط ساخته شده، بلکه زیسته شده؛ شهری که هنر در آن شغل نیست، شیوه بودن است.
طراحی این ساعت بازتاب همین روح است. رنگ طلاییِ صفحه یادآور شکوه گنبدها و نور مهرگون شهر است، و قلمزنی تیرهی پسزمینه، عمق تاریخی را به یاد میآورد که قرنها از دل انسان برخاسته. این ساعت برای کسانیست که اصفهان را نه با چشم، که با حس میشناسند — شهری که عشق به هنر، معماری و موسیقی در آن همیشه زنده است.
300,000,000 تومان
300,000,000 تومان
این ساعت برای کسانیست
که اصفهان را نه با چم،
که با حس میشناسند —
شهری که عشق به هنر،
معماری و موسیقی
در آن همیشه زنده است.
مجمـوعه
اصفهــان
در قلب فلات مرکزی ایران، آنجا که رشتهکوههای زاگرس همچون دیوارهایی از حافظه و زمان قد برافراشتهاند، رود زایندهرود زاده شد؛ رودی که نهتنها آب، که زندگی، تمدن و معنا را در پهنهای خشک جاری کرد. در کنار این رود بود که شهری قد برافراشت که بعدها «سپاهان» و سپس «اصفهان» نام گرفت؛ شهری که تاریخش نه در یک سده یا یک سلسله، که در لایههای پیدرپی فرهنگ، هنر و اندیشه تنیده شده است.
اصفهان شهریست که در آن، هنر نه محصول نیاز، که زبان زیستن است. در اینجا، فلز در دستان قلمزن جان میگیرد و به حافظهای ماندگار بدل میشود؛ چوب در هنر گرهچینی، به هندسهای زنده و وسواسمند تبدیل میشود؛ خاک و آتش در کاشیکاری، آسمان را بر زمین مینشانند؛ و فرش نه صرفاً زیرانداز، که روایت هزارسالهای از رنگ، نماد و صبر است.
در میانه این شکوه، میدان نقش جهان چون صحنهای از تلاقی تاریخ و زیبایی ایستاده است؛ فضایی که معماری، قدرت و معنویت را در یک قاب واحد بازتاب میدهد. مسجد شیخ لطفالله، بیمناره و کمصدا، همچون رازی روشن در ضلع شرقی این میدان قرار دارد؛ گنبدی که با طلوع خورشید، طاووسی پنهان را در جان کاشیهایش آشکار میکند؛ طاووسی که از نور، ریاضی و خیال ساخته شده است.
در حاشیه شهر، خیابان چهارباغ چون امتدادی از باغ ایرانی میدرخشد؛ راهی که سایه درختان چنار، موسیقی پرندگان و نجابت آب را در خود جمع کرده است. حتی اگر زایندهرود در مقطعی خاموش باشد، حضورش همچون رگی پنهان، در ذهن و جان شهر جاریست.
اصفهان را نمیتوان تنها یک مکان دانست؛ این شهر تجسمیست از پیوند انسان با زیبایی، و استمرار ذوقی که در طول قرنها، خود را در ماده و معنا آشکار کرده است. کالکشن «اصفهان» از دل همین جوهره زاده شده است؛ نه تقلیدی از گذشته، بلکه ادای دینی معاصر به ریشههایی که هنوز زندهاند. هر ساعت در این مجموعه، بازتابیست از کاشی و گنبد، از رود و باغ، از چوب و فلز؛ تکهای از حافظهای که در قالب زمان معنا میگیرد، نه آن را میشمارد.
براستی، اصفهان موزهایست به وسعت یک شهر؛ و هر کس تنها به اندازه ظرف خویش از این دریا بهره میگیرد.
The Chahar Bagh of Isfahan reflects the Persian understanding of life: deliberate symmetry, axial design, and the presence of water as the spine of existence.
محصولات مرتبط